به گزارش «نماینده»، در تقویم رسمی کشور ۲۵ تیر به عنوان روز بهزیستی و تامین اجتماعی و ۱۹ تا ۲۵ تیر نیز هفتهای به این نام نامگذاری شده است. این سازمان در ۲۵ تیر سال ۱۳۵۴ با ادغام چند سازمان بیمهای به طور رسمی تصویب شد. این سازمان شامل ارکانی از جمله معاونت فنی و درآمد، معاونت اداری، معاونت حقوقی و تعدادی از شرکتهای تابعه است.
یکی از ارکان این سازمان معاونت فنی و درآمد است که در حوزههای نظام سیاستگذاری در قلمرو منابع بیمهای، بهینهسازی گردش کار مربوط به ارائه خدمات و تعهدات کوتاهمدت بیمهشدگان با جلب رضایتمندی آنها، نظامیابی امور مربوط به تعهدات بلندمدت سازمان (بازنشستگی، ازکارافتادگی و بازماندگان بیمه شده متوفی) با رعایت اصل عدالت بر اساس سنوات بیمهای و برخی وظایف دیگر به فعالیت میپردازد.
به مناسبت هفته تأمین اجتماعی و بهزیستی با محمدحسن زدا معاون فنی و درآمد این سازمان به گفتوگو نشستیم. وی از مهر سال ۹۲ به این سمت منصوب شده است، از او درباره اقدامات تأمین اجتماعی برای تحقق سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در برنامه ششم توسعه، وضعیت فعلی و آینده سازمان، وضعیت اقتصادی آن و مسائلی از این دست پرسیدیم که مشروح آن در ذیل آمده است:
** مستحضرید که مقام معظم رهبری چندی پیش سیاستهای برنامه ششم توسعه را ابلاغ فرمودند. در این سیاستها و در قسمت امور اجتماعی بندهایی در خصوص استقرار نظام جامع، کارآمد و شفاف تامین اجتماعی و اصلاح ساختارهای بیمه اجتماعی پایه مورد تاکید قرار گرفته است، بفرمایید سازمان تامین اجتماعی در این خصوص چه اقداماتی را انجام میدهد؟
زدا: نقطه ضعفی که سازمانهای بیمهای در کشور داشتند این بود که تا به حال سیاستی در این خصوص ابلاغ نشده بود، ما خود از یک سال گذشته به این ضعف توجه کردیم و با دعوت از دوستان در مجمع تشخیص مصلحت نظام طرح اولیه تهیه شد و هر هفته یکشنبه جلسات مستمری برای بحث و بررسی آن داریم. وقتی مطلبی از لسان مقام معظم رهبری مطرح میشود اهمیت بالایی دارد چرا که کاربرد آن برای یک یا دو روز نیست بلکه سندی بالادستی است که ممکن است ۵۰ سال کاربرد داشته باشد. بحثهای فنی در حال انجام است و به نظر میرسد ظرف یک ماه به صحن علنی مجمع تشخیص مصلحت نظام برود، اگر این طرح به امضای مقام معظم رهبری برسد یکی از نقاط ضعف نظام در این زمینه برطرف میشود و در این شرایط بسیاری از مشکلات بیمهای حل میشود.
یکی از دغدغههای ما این است که نظام چند لایه تأمین اجتماعی هنوز برقرار نشده و نتیجه آن نابسامانی است که به طور مثال درباره کارتن خوابها دیده میشود یک روز آنها را از سطح شهر جمع و فردا رها میکنند، اگر بپرسیم مسئول رسیدگی به کارتن خوابها کیست کسی پیدا نمیشود اما در قانون چند متولی دارد اینجا یک به هم ریختگی وجود دارد. این موضوعات جز ضعفهای بزرگ ما در نظام تأمین اجتماعی بود که مقام معظم رهبری به درستی به آن اشاره کردند و به فوریت باید نظام چند لایه برقرار شود.
تسنیم: منظور از نظام چند لایه تأمین اجتماعی دقیقاً چیست؟
زدا: نظام چند لایه تأمین اجتماعی در کف، شامل خدمات امدادی و اورژانسی است یعنی به طور مثال اگر گسل تهران فرو بریزد معلوم باشد چه کسی در چه زمینهای امدادرسانی کند. در لایه دوم بحث حمایتی است که در این بحث دو گروه انسان داریم: قسمت اول افرادی است که قابل توانبخشی هستند مانند کودکی یتیم که وقتی به سن ۱۸ سال برسد اگر آموزشهای لازم را به او داده باشیم فردی توانمند است و از این گروه خارج میشود.
اما اگر فردی منبع درآمدی ندارد یا مثلاً دچار ضایعه نخاعی شده است مادامالعمر نیاز به توانبخشی دارد، افراد قابل توانمندسازی و غیرقابل توانمندسازی باید از هم تفکیک شوند. تا این بخش، از محل درآمد عمومی دولتها پشتیبانی میشوند اما لایه بالاتر بحث تأمین اجتماعی است که تمام افراد شاغل با رابطه دستمزدی را شامل میشود. لایه چهارم بیمههای تکمیلی هستند، در بیمههای تکمیلی نیز دو گروه داریم: درمانی و بیمهای. رده بالاتر سرمایهگذاری است و وارد بحث دولت رفاه میشود که امکان سرمایهگذاری را برای فرد فراهم میکند.
فاجعهای که در کشور ما رخ داده این است که ما بحث سرمایهگذاری را انجام دادیم بدون اینکه لایه اصلی تأمین اجتماعی را تعریف کرده باشیم و بدون اینکه یک فرد لایههای قبلی را طی کرده باشد در این حالت بزرگترین هدررفت سرمایه صورت گرفته است، سهام عدالت را تهیه کردیم و به دست مردم دادیم وقتی لایهها وجود ندارد اما سرمایهگذاری صورت میگیرد نتیجه این است که وقتی سهام عدالت به دست مردم میرسد به دلیل اینکه اولویت یک تا ۱۰ زندگی آنها سرمایه گذاری نیست گروهی به نام دلال پیدا میشود و این سهام را با قولنامه از آنها میخرند این موضوع فقط به این دلیل است که لایهبندی وجود ندارد.
** شما فکر میکنید اقدام برای این لایهبندی چقدر زمان میبرد؟
زدا: البته لایهها در حال حاضر وجود دارند مثلا هلال احمر و اورژانس در حال خدمترسانی به مردم هستند اما نظم در آن وجود ندارد و زحمات به دست افراد واقعی نمیرسد. ظرف چند روز گذشته اخباری در مورد وجود ۵ هزار زن کارتنخواب در تهران داریم که بسیار نگرانکننده است، شهرداری و نیروی انتظامی در تمام دنیا مسئول این امور هستند اما سازماندهی وجود ندارد. از یکسال پیش تیم ما در تدارک تدوین نظام چندلایه تامین اجتماعی و بررسی نقاط قوت و ضعف برنامه پنجم هستند و در یک مجموعه کامل در حال حصول نتیجه هستیم. البته این موارد به سادگی گفتن آن نیست چراکه نظرات متفاوتی در مورد نظامهای DC , DB تامین اجتماعی وجود دارد.
** نظامهای DC ,DB در حال کلی چه تفاوتی دارند؟
زدا: در دنیا اینچنین است که افراد حق بیمه بدهند کمک نیز به آنها بشود و پولشان نزد بانک باشد، وقتی ۳۰ سال کارشان تمام شد دو پیشنهاد بدهیم که فرد پول خود را به صورت یکجا دریافت کند و یا حقوق بازنشستگی بگیرد؛ اگر درخواست دریافت پول خود را داشت که رابطه به پایان میرسد اما اگر درخواست حقوق داشت محاسبه میشود که با امکانات روز، چند سال میتوان به وی حقوق پرداخت کرد این شرایط سرمایهگذاری شخصی(DC) است. اما سیستم تأمین اجتماعی در ایران از نوع DB است که حدود ۴۰ میلیون نفر عضو آن هستند و آورده فرد مهم نیست و فقط عضو بودن در صندوق مهم است. یعنی فرد با یک روز پرداخت حق بیمه اگر حادثه ببیند و فوت کند خانواده وی مادامالعمر مستمری میگیرند البته برعکس این مورد نیز فردی است که ۳۰ سال حق بیمه میپردازد و بازمانده ندارد، این موضوع از محل قانون اعداد بزرگ پوشش داده میشود.
ما باید حرفهای تخصصی بگوییم، ما معتقدیم در کشور ما با توجه به نرخ تورم، سیستم (DC) نمیتواند کارایی داشته باشد چراکه اندوخته یک فرد بعد از گذشت ۵ سال ارزش کمی دارد و عددی نیست که زمان بازنشستگی به وی بدهیم.
** در نشست چند روز گذشته دکتر نوربخش، موردی مطرح شد که علیرغم بالا رفتن سن امید به زندگی میانگین سن بازنشستگی در کشور پایین آمده است که یکی از دلایل آن برقراری بازنشستگیهای پیش از موعد است، این موضوع در مورد چه مشاغلی اتفاق افتاده و اینکه چرا تا به حال در مورد معلولان که شاید بیشتر از اقشار دیگر به این امر نیاز داشته باشند هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته است؟
زدا: صحبتهای من در این گفتوگو سیاسی نیست و فقط تلاش میکنم مباحث فنی مطرح شود. در کشور ما از سال ۵۴ که در ۲۵ تیر قانون تأمین اجتماعی را تصویب میکند تاسال ۸۶ و در طول ۳۲ سال سه فعالیت برای آن تکلیف میشود، اول: ماده ۲۸ قانون در سال ۵۴ میگوید دولت باید سه درصد در حق بیمهها به صورت تضمینی شرکت کند و در سال ۶۱ تکلیف میشود که درباره کارگاههای کوچک حق کارفرمایی را دولت پرداخت کند و بخشی از مشاغل سخت و زیانآور را نیز دولت به عهده بگیرد اما از سال ۸۶ تا امروز ۲۰ تکلیف دیگر اضافه میشود یعنی دولت از نقش تضمینی به کارفرما تبدیل میشود.
به طور مثال اینکه سربازی، جزو سوابق بیمهای فرد محسوب شود دولت را به کارفرما تبدیل میکند در طول ۳۲ سال از این موارد جدید ایجاد شده که تکلیف را سنگینتر کرده است یا قانون بازسازی و نوسازی صنایع که میگوید افراد با ۲۵ سال سابقه بدون شرط سنی میتوانند بازنشسته شوند اما در واقع بازسازی و نوسازی انسانها است. اصلاً چرا هزینه این اقدام را باید تأمین اجتماعی بدهد؟ این اقدامات باعث میشود سن بازنشستگی کاهش پیدا کند یا به طور مثال در قانون مشاغل سخت و زیانآور آمده است که کارگاه دو سال فرصت دارد شرایط سخت و زیانآور را از میان ببرد اما تاکنون یک نفر پیدا نشده که در این موضوع کاری انجام دهد معنی آن این است که ما قانون را به جای خود گذاشتیم و فرزندانمان در این شرایط کار کرده و نابود میشوند و از آن سو افتخار میکنیم که با ۲۰ سال سابقه و بدون شرط سنی بازنشسته شدهاند.
داغترین مطلب نیز مربوط به روز گذشته و تصویب طرح دوفوریتی بود که میگوید تأمین اجتماعی ۴ درصد حق کارفرمایی را دریافت نکند و بدون اینکه کارفرما پول بدهد فرد بازنشسته شود و هر زمان کارفرما پول داشت مبلغ را پرداخت کند. ما بعدازظهر دیروز با تیم تامین اجتماعی به کمیسیون بهداشت مجلس رفتیم و علیرغم اثبات بند ۴ و ۶ ماده قانونی، کلیات این طرح پذیرفته شد و قرار است به صحن علنی مجلس بیاید.
همچنین درباره بازنشستگی زنان با ۴۲ سال سن و ۲۰ سال سابقه، شما میتوانید در سازمان تأمین اجتماعی بینالمللی جهان جست وجو کنید آنجاست که متوجه میشوید در هیچ کشوری در دنیا چنین شرایطی اجرا نمیشود اصول این است که افراد چه زن و چه مرد باید به سن و سابقه برسند و بازنشسته شوند اما اگر میخواهیم حمایت خاصی از زنان داشته باشیم باید به گونهای دیگر باشد.
این شرایط سازمان را به سمت نقطه بحران میبرد و شرایطی پیش میآید که نمونه آن صندوق بازنشستگی فولاد است. در این صندوق ۸۰ هزار مستمریبگیر هستند و فقط ۱۲ هزار نفر بیمهپردازی میکنند و نسبت پشتیبانی که در دنیا میگوید استاندارد آن نباید از مثبت ۵ پایین بیاید که برای این صندوق منفی ۷ است، در حال حاضر مسئولان هر ماه برای پرداخت مستمری بازنشستگان این صندوق ۱۵۰ میلیارد تومان از محلهای مختلف تهیه میکنند و این ماجرا دوباره ماه بعد تکرار میشود.
درباره بازنشستگی پیش از موعد معلولان نیز لایحه اصلاحیه در کمیسیون اجتماعی دولت مطرح و در حال تصویب است. در این قانون مشخص میشود که تکلیف سازمان بهزیستی چه خواهد بود.
** در حال حاضر مجلس بیشتر از جیب تأمین اجتماعی خرج میکند یا دولت؟
زدا: تصویب قوانین بدون در نظر گرفتن محاسبات بیمهای یک آسیب است، دولت نیز یکسری مصوبات دارد که ممکن است به سازمان آسیب بزند و خود تأمین اجتماعی نیز عامل سوم است. مثلاً درباره خود سازمان، در قانون تأمین اجتماعی ماده ۲۸ آمده که سازمان باید هر سه سال یک بار محاسبات بیمهای خود را به روز کند اما از سال ۵۴ تا ۹۴ یعنی حدود ۴۰ سال تنها یک بار انجام شده است، در سال ۵۴ امید به زندگی۵۷ سال و سن بازنشستگی ۵۰ سال بوده است اما در حال حاضر نرخ ثابت مانده و در رسال ۹۴ سن امید به زندگی ۷۵ سال و میانگین سن بازنشستگی به ۴۷ سال رسیده است.
تغییرات پارامتریک برای سازمان تأمین اجتماعی از نان شب واجبتر است، ساختار بزرگ تأمین اجتماعی خود یک معضل است ما در حال حاضر ۶۵ هزار پرسنل داریم اگر به سمت بهینهسازی برویم میتوانیم ساختار چابکی داشته باشیم. سازمان تا به حال دارای برنامه راهبردی نبوده است ما الآن در حال تدوین برنامه راهبردی هستیم و امیدواریم تا ۶ ماه آینده به نتیجه برسد.
** در کشور ما در برخی محافل از سازمان تأمین اجتماعی به عنوان آتش زیر خاکستر یاد میشود. شما اهمیت این موضوع و مسائل تابعه آن را به مسئولان نظام گوشزد کردید؟
زدا: این موضوع را به طور مفصل در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح کردیم و همین صحبتها باعث شده که به ما بگویند مقدمات تحقق سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری را فراهم کنید و ما نیز در حال انجام هستیم. نظر شخصی من این است که این موضوع شبیه به بمب ساعتی است که تایمر آن شروع به شمردن کرده و معلوم نیست چه زمانی منفجر شود. کشور یونان مثال واضحی برای این مورد است که نشان میدهد اگر نظام تامین اجتماعی کشوری از هم بپاشد چه بلایی سر کشور میآید.
** به واسطه اینکه سازمان تامین اجتماعی دارای مجموعههای اقتصادی شستاست این باور در سطح جامعه وجود دارد که از این سازمان پول میچکد، این موضوع را برای مردم روشن کنید.
زدا: ایراد ما از نحوه نگهداری حسابهای سازمان است، نگهداری حسابها به صورت نقدی است یعنی حساب سازمان همیشه هزار میلیارد موجودی دارد و در این حالت نیاز به توضیح نیست یعنی سازمان مایهدار است اما اگر حسابها به صورت تعهدی نگهداری میشد میتوانستیم بگوییم یک فرد با ۱۸ سال سابقه از ما طلبکار است یعنی اگر بخواهیم همین الآن به هر دلیل سازمان را تعطیل کنیم n تومان طلبکاری وجود دارد. اگر میتوانستیم طلبکاری و نقدینگی را به مردم بگوییم مشخص میشد سازمان پولدار نیست و یک بدهکار بزرگ به مردم است.
اگر بدهکاری ما روی کاغذ بیاید و میزان تعهدات ما روشن شود معلوم میشود بزرگترین بدهکار کشور سازمان تأمین اجتماعی است. برای حل این مشکلات اصلاحات پارامتریک و سیستمی لازم است البته برای این اصلاحات بدنه اجتماعی جامعه نیز باید تحمل داشته باشد.
** در نشست مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی، وی مطرح کرد که سازمان در تعامل با دیوان عدالت اداری است و احکام این مرجع را اجرا میکند، اما احکام دیوان در مورد خبرنگارانی که میخواهند از مزایای ۲۰ سال بازنشستگی استفاده کنند و حکم دیوان را دارند، اجرا نمیشود. تکلیف این افراد چیست؟
زدا: کمیتههای استانی درباره این افراد رأی به سخت و زیانآوری شغل فرد میدهد و شرایط بازنشستگی آن را میپذیرند اما برای سازمان، لیست بیمهای کارفرما ملاک است در بسیاری از موارد برای این خبرنگاران در طول ۲۰ سال حکمی غیر از خبرنگاری رد شده است. در مواد قانونی تامین اجتماعی کارفرما نمیتواند به لیست بیمهای خود اعتراض کند و مطلبی قطعی است. ما نمیتوانیم دست یک میلیون و ۲۰۰ هزار کارفرما را باز بگذاریم که با توجه به شرایط روز اظهارات خود را تغییر دهند.
نظر شما